تاریجچه ی خط نسطعلیق خط نستعلیقیکی از شیوههای نگارش خط در خوشنویسی اسلامی است. این خط در ایران شکل گرفت و بیشتر هم در ایران رواج دارد و خوشنویسان ایرانی بیشتر با این خط به هنرنمایی میپردازند. خط نستعلیق معرف روح و فرهنگ ایرانی است و از آن در نوشتن متنهای ادبی و غیرمذهبی فارسی، اردو و به ندرت عربی استفاده میشود. نستعلیقیکی از شیوههای نگارش خط در خوشنویسی اسلامی است. این خط در ایران شکل گرفت و بیشتر هم در ایران رواج دارد و خوشنویسان ایرانی بیشتر با این خط به هنرنمایی میپردازند. خط نستعلیق معرف روح و فرهنگ ایرانی است و از آن در نوشتن متنهای ادبی و غیرمذهبی فارسی، اردو و به ندرت عربی استفاده میشود. خط نستعلیق نشانهای بارز از طبع و سلیقه زیبایی شناختی ایرانیان است و بیشک زیباترین و ظریفترین خط در میان خطوط اسلامی است تا جایی که آن را بهحق «عروس خطوط اسلامی» لقب دادهاند. اگر چه میر علی تبریزی(درگذشت 850 ه.ق) را واضع این خط معرفی کردهاند اما به نظر میرسد که خط نستعلیق پیش از او نیز وجود داشته و میرعلی تبریزی در سده نهم هجری برای اولین بار خط نستعلیق را را تحت قاعده و قوانین خوشنویسی درآورده است و به حدی رسانده که بهصورت خطی مستقل و قابل رقابت با خطوط ششگانهدرآید. در سده یازدهم هجری میر عمادمشهورترین خوشنویس ایرانی این شیوه از خوشنویسی را به تکامل رساند و در اوج ظرافت و زیبایی قطعاتی ماندگار نوشت. در روند تاریخی خط نستعلیق به دربار گورکانیان هندو کاتبان امپراتوری عثمانینیز راه یافت که به ویژه در هندوستانآثار ارزندهای از این خط پدید آمد. پس از دورهای از رکود، خط نستعلیق در اوایل دوران قاجارجان تازهای یافت و در اواخر این دوران تحت تاثیر صنعت نوظهور چاپ سنگیتحولی جدید را تجربه کرد. هماکنون خط نستعلیق توسط اساتید قابلی با مهارت و هنرمندی تمام نوشته میشود و بیش از پیش ارزش هنری یافته است. نامگذاری اغلب محققان بر این باورند که این خط از درآمیختن دو خط نسخ و تعلیق به وجود آمد که «نسخ تعلیق» نامیده شد و بعدها به جهت کثرت استفاده به نام «نستعلیق» شهرت یافت. در کشورهای عربی این خط را «الخط الفارسی» یا گاهی به اشتباه «تعلیق» می نامند. خوشنویسان از دیرباز نستعلیق را بهسبب زیبایی و ظرافت «عروس خطوط اسلامی» نامیدهاند. ویژگیها در ساختار دستوری زبان فارسی، که هند و اروپایی است، بر خلاف عربی که ریشه سامی دارد، انتهای بسیاری از الفاظ و اسامی نیاز به یکی از حروف نهایی مدور دارد.خط نستعلیق دارای ظرافتها و گردشهای لطیفی در حرکتها و شکل حروف است تا حدی که روحیه و ذوق هنری ایرانیان را به بهترین نحو به نمایش میگذارد. به نظر میرسد در شکلگیری نستعلیق خطوط مورد استفاده در ایران پیش از اسلام نظیر خط پهلوی مورد توجه بودهاند. در نستعلیق، زیبایی و تناسب، هماهنگی و استواری در حد کمال به هم آمیختهاست. دوایر این خط بسیار زیاد است و عمده حرکات حروف و اجزاء آن بر اساس منحنیها استوار است تا جایی که خطوط مستقیم و صاف بسیار نادر و تقریباً هیج است. این شیوه از خوشنویسی، فاقد علایم زیر و زبر و پیش است، هرچند در هنگام ضرورت میتوان از علائم کوچکی بهره برد. نستعلیق برای نگارش حروف ویژه الفبای فارسیمانند «پ»، «چ»، «گ» و «ژ» تناسب کامل دارد و بهخوبی سه نقطه این حروف در ترکیببندی آن جا میافتد. آرتور پوپهنرشناس و ایرانشناس مشهور معتقد است که نسخ خطی کامل و متعادل است و تعلیق خطی تاثیرگذار و حاکم. با ترکیب ویژهگیهای این دو خط، نستعلیق که بسیار نوازشگر، شیک، آرام و ملایم است، بهوجود آمدهاست. این نوع خط که ایرانیها آن را ترویج دادهاند تصویری عالی از تمدن و جهاندیدگی را به نمایش میگذارد. کاربرد بیشترین کاربرد نستعلیق در نگارش کتب عادی، ادبی و متنهای غیر مذهبی است. از ابتدای پیدایش تا کنون به ندرت متنهای عربی نظیر قرآناحادیثیا ادعیهبا این خط نوشته شده و اغلب دیوان شعرا و کتابهای ادبی با این خط نگارش یافته است. گویا روح نرم و سیال نستعلیق با لطافت ادبیات شیرین فارسی تاثیر متقابلی برهم دارند. تنها سه نسخه شناخته شده قدیمی در سراسر جهان از قرآن بهخط نستعلیق وجود دارد، هرچند ممکن است برخی از ادعیه و مناجات را به نستعلیق پیدا کرد. تاریخچه خط نستعلیق دومین خط خاص ایرانیان میباشد که پس از خط تعلیقدر در اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم هجری یعنی در عهد تیموریپا به عرصه وجود گذاشت. ابداع خط نستعلیق را به میر علی تبریزی(درگذشت 850 نسبت دادهاند.در رسالههای قدیمی خوشنویسی داستانی نقل شده که میرعلی شبی در خواب پرواز غازهایوحشی را دید و حرکات سیال نستعلیق را از حرکات نرم بدن این پرندگان هنگام پرواز الهام گرفت.میرعلی تبریزی در اوایل قرن نهم هجری و همزمان با تیمور گورکانیمیزیستهاست. هر چند پیش از او نمونه هایی ابتدایی از نستعلیق موجود استاما نقش میرعلی تبریزی در تدوین نستعلیق آنچنان مهم و اساسی بود که استادان بعدی از وی به عنوان ابداع کننده نام بردهاند. پس از وضع خط نستعلیق تقریباً بیشتر کتابهای فارسی با آن نگارش مییافت . نستعلیق بهسرعت پلههای ترقی را طی کرد و محبوبیتی تمام یافت. در 833 به فرمان شاهزاده بایسنقر میرزاکه خود خوشنویسی صاحبنام بود، شاهنامه بایسنقریبهخط نستعلیق جعفر تبریزیکتابت شد که هم اکنون در کتابخانه? سلطنتی سابق در موزه کاخ گلستان(ش 4752) موجود است. با این کار نستعلیق بهعنوان خطی رسمی و در ردیف خطوط ششگانهمطرح شد. در سدههای آغازین پیدایش خط نستعلیق، دو سبک متفاوت از آن در نقاط مختلف ایران ظاهر شد؛ یکی شیوه جعفر تبریزیو اظهر تبریزیبود که بعدها سلطانعلی مشهدیآن را کاملتر کرد و در ناحیه خراسانو اطراف آن متداول شد؛ دیگری شیوه عبدالرحمن خوارزمی، خوشنویس دربار سلطان یعقوب آق قویونلو(ح: 884-894 ه. ق) است که در بخشهای غربی و جنوبی ایران رواج یافت و بعدها فرزندان وی عبدالرحیمو عبدالکریمو پیروانشان، آن را رواج دادند خطشناسان بر این باورند که از آغاز پیدایش خط نستعلیق به مدت یک قرن و نیم، ستاره درخشان آسمان خوشنویسی نستعلیق، میرعلی هرویبود؛ اما در نیمه دوم قرن 10 ق.، هنرمندی دیگر نستعلیق را به اوج تکامل و زیبایی رساند. «عماد الحسنی قزوینی» (961-1024 ق.) معروف به «میر عماد» خوشنویسی توانمند بود که آثار گذشتگان، حتی میرعلی هروی، را تحتالشعاع قدرت و صلابت قلم خود قرار دادمیر عماد در قرن یازدهم و در دوره صفویهزندگی میکرد و با ابتکار و خلاقیت خود و مهارت بالایی که در نستعلیق بدست آورد دارای سبک و مکتبی شد که هنرمندان خوشنویس سالیان بسیار پس از او از شیوه وی پیروی کردند. این پیروی تاکنون و نزدیک به 400 سال است که همچنان کم و بیش ادامه دارد. پس از میرعماد نستعلیق کم کم جایگاه رفیع خود را در خوشنویسی جهان باز کرد. بسیاری از هنرمندان ایران و منطقه هراترا در پی تحولات سیاسی رخ داده پس از پایان حکومت تیموری، در سال 1506 دیار خود را ترک کردند و به هندرفتند. همچنین پس از قتل میرعماد به فرمان شاه عباسنیز بسیاری از خوشنویسان از دربار صفویبه دربار گورکانیان هندیا عثمانیرفتند و خط نستعلیق را در آن سرزمینها رواج دادند و از آنجا در بسیاری از کشورهای اسلامی راه پیدا کرد. بهویژه در شبهقاره هند نستعلیق به خط مورد علاقه گورکانیان هند تبدیل شد و آثار درخور توجهی در آن سرزمین به خط نستعلیق خلق شد. در ایران پس از رکودی نسبی، که بر اثر افول دولت صفوی روی داد، در اوایل دوره قاجاردوباره نستعلیق با قدرت و زیبایی تمام اجرا شد و آثاری ماندگار در این عرصه بهوجود آمد و هنرمندان بزرگی ظهور کردند. سپس در قرن سیزدهم سبک و شیوه جدیدی در نستعلیق بوجود آمد. این کار بهوسیله هنرمندی به نام «محمدرضا کلهر» صورت گرفت. در زمان کلهر صنعت چاپ به روش چاپ سنگیبه ایران آورده شد. ظریف بودن حروف مانعی برای چاپ سنگی نستعلیق بود و همین امر سبب گردید که کلهر با تغییراتی در سبک و روش میر عماد شیوه تازهای را برای نستعلیق بوجود آورد که مناسب برای صنعت چاپ باشد. در اواخر دوره صفوی با شکستن حروف و تندنویسی خط نستعلیق شیوهای معروف به شکستهدر ایران رایج شد که خود خطی مستقل است و سومین خط ایرانی بهحساب میآید و خوشنویسان در این عرصه نیز آثاری بدیع پدید آوردهاند. امروزه هرچند با توسعه صنعت چاپکاربرد کتابت نستعلیق محدود شده اما بسیاری از خوشنویسان ایرانی در نهایت قدرت به خلق آثار هنری قابل توجهی در این شیوه پرداختهاند. صدها و بلکه هزاران نمایشگاه خوشنویسی طی سالهای گذشته در داخل ایران یا کشورهای دیگر برگزار شده و کتابها و آلبومهای ارزشمندی در این باب چاپ شده است. میتوان گفت هرگز در طول تاریخ اینچنین قطعات مختلف هنری بهویژه در ابعاد بزرگ و قلم جلی نگاشته نمیشده است. در دهههای اخیر هنرمندانی خط نستعلیق را با روشهای نقاشی ترکیب کردهاند و نوعی زمینه هنری بنام نقاشیخط بوجود آوردهاند. <** ادامه مطلب... **>
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |